به گزارش شماواقتصاد: اکبر کریمی مدرس ارتباطات و رسانه، درباره جایگاه رسانه ها در شرایط جنگ تحمیلی اسرائیل علیه سرزمین مان، تصریح کرد: «امروز جنگ فقط در میدان نبرد و با سلاح گرم نیست. روایتها، تصویرسازی و مدیریت افکار عمومی نیز بخشی جدی از میدان جنگاند. اگر دشمن موشک دارد، ما باید روایت داشته باشیم. رسانهها سلاحهایی بیصدا اما دقیقاند. وقتی یک ویدئوی جعلی در عرض چند دقیقه میتواند تردید و اضطراب ایجاد کند، یعنی دشمن فقط به دنبال هدف نظامی نیست، بلکه روان جامعه را نشانه گرفته. ما نمیتوانیم نسبت به این جبهه غفلت کنیم».
وی افزود: «رسانهها سلاحهایی دقیق و بیصدا هستند که میتوانند میدان جنگ را به فضایی روانی و فرهنگی بدل کنند. این نگاه نشان میدهد که جنگهای معاصر در عین برخوردهای سختافزاری، شدیداً به نبردهای نرمافزاری و رسانهای وابستهاند. به عبارتی، قدرت رسانهای و مهارت در مدیریت افکار عمومی، میتواند به اندازه قدرت نظامی تعیینکننده باشد».
سواد رسانهای، لازمه انسجام ملی
این مدرس ارتباطات و رسانه درباره تأثیر سواد رسانهای بر انسجام ملی در دوران جنگ گفت: «سواد رسانهای مانند ایمنی در برابر حمله سایبری است. وقتی مردم فرق بین شایعه و خبر را ندانند، ناخواسته به سرباز دشمن تبدیل میشوند. باید باور داشته باشیم انسجام ملی، بدون فهم رسانهای، دوام ندارد».
وی با انتقاد از ضعف آموزش در این حوزه اظهار داشت: «متأسفانه هنوز سواد رسانهای یک مقوله فرعی محسوب میشود، در حالیکه باید بخشی از آموزش عمومی در مدارس و رسانهها باشد. مثل آموزش بهداشت یا امنیت. البته اینجا آموزش حرفه ای مبتنی بر استانداردهای جهانی در حوزه رسانه مدنظر است».
بازسازی روان جمعی؛ وظیفه رسانه در دوران پساجنگ
کریمی در خصوص استراتژی رسانهها برای دوران پس از جنگ، تأکید کرد: «مردم بعد از جنگ آسیبدیدهاند؛ نه فقط جسمی، بلکه روانی و فکری. رسانهها باید روایات ترمیمی بسازند، به اعتماد عمومی جان دوباره ببخشند و امید اجتماعی را بازسازی کنند».
وی افزود: «رسانهای که فقط در بحران فعال است، نمیتواند در دوران آرامش نقشآفرین باشد. رسانه باید حافظ پیوند ملی و حافظه تاریخی جمعی باشد. این بهترین فرصت برای نگهداشت سرمایه اجتماعی و وفاق ملی به وجود آمده است که رسانه های هوشمند می توانند از آن بهره برداری کنند».
آموزش تشخیص خبر، از مدرسه تا رسانه
کریمی در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی آموزش تشخیص خبر درست و منابع معتبر، گفت: «آموزش باید از پایه شروع شود. مهارت پرسشگری، تحلیل محتوا و مقایسه منابع باید از دوران مدرسه تقویت شود. آموزش رسمی به تنهایی کافی نیست؛ رسانههای عمومی هم باید وارد عمل شوند».
وی تأکید کرد: «برنامههای سرگرمی هم میتوانند حامل آموزش غیرمستقیم باشند. سواد رسانهای، یک مهارت اجتماعی است، نه صرفاً علمی».
شایعات؛ جنگ روانی ارزان دشمن
اکبر کریمی با اشاره به خطر شایعات در دوران جنگ تصریح کرد: «دشمن دنبال کشته گرفتن از طریق موشک نیست، بلکه بهدنبال ایجاد شکاف ذهنی و روانی است. شایعه ارزانترین سلاح جنگ روانی است. سکوت رسانه رسمی، بهترین فرصت برای شایعهسازان است».
وی افزود: «تنها راه مقابله، پاسخ سریع، شفافیت و روایتسازی مستمر است. نمیشود اجازه داد هر کانال ناشناس، افکار عمومی را بچرخاند. نباید افکار عمومی را به حال خود رها کرد. رسانه هوشمند می بایست همواره برای مخاطبانش خوراک مناسب و بهنگام داشته باشد».
مهندسی افکار عمومی؛ علم است، نه تحمیق
این مدرس ارتباطات و رسانه درباره مهندسی افکار عمومی و تفاوت آن با فریب افکار، اظهار داشت: «مهندسی افکار عمومی یک علم است، مثل مدیریت بحران یا تبلیغات سیاسی. ما اگر برای تأثیرگذاری بر ذهن مردم برنامه نداشته باشیم، دشمن دارد. باید با تحلیل دادهها، سنجش افکار و طراحی روایت وارد عمل شویم. این با تحمیق فرق دارد».
وی تأکید کرد: «باید مردم را آگاه کرد، نه فریب داد. صداقت، شفافیت و مشارکت، رمز موفقیت در مهندسی افکار عمومی است. در جنگ ١٢ روزه تحمیلی، مردم بسیاری از واقعیت ها را در میدان دیدند و نیت بسیاری از رسانه ها برایشان روشن و آشکار شد».
هوش مصنوعی؛ دشمن و ابزار نجات
کریمی درباره نقش هوش مصنوعی در اخبار جعلی توضیح داد: «هوش مصنوعی امروز میتواند ویدیو، صدا و حتی اخبار کاملاً جعلی تولید کند. اما همان هوش مصنوعی، اگر درست بهکار گرفته شود، میتواند الگوریتمهای دروغسنج بسازد. این یک میدان رقابت فناورانه است».
وی افزود: «نهادهای رسانهای باید از ابزارهای تشخیص دیپفیک و الگوریتمهای تحلیل اعتبار محتوا استفاده کنند. ترس از فناوری، ما را عقب میاندازد. می بایست در این حوزه به طور جد ورود کنیم و به همان اندازه که به توسعه توان نظامی اهتمام داشته ایم، به مقوله ابزارهای نوین در میدان رسانه مجهز شویم».
آیا زمان تأسیس دانشگاه ملی رسانه مقاومت نرسیده است؟
اکبر کریمی در پاسخ به این سؤال اظهار داشت: «سالهاست درباره افسران جنگ نرم حرف میزنیم، اما نهاد تخصصی برای تربیت آنها نداریم. باید مرکزی بینرشتهای تأسیس شود که علوم رسانه، امنیت، روانشناسی جنگ و فناوری را با هم ترکیب کند. بینیاز از چنین نهادی نیستیم».
وی در این باره که آیا رسانههای فرهنگی مثل فیلم و بازی و موسیقی میتوانند وارد جنگ نرم شوند؟ گفت: «روایت فقط با گزارش خبری ساخته نمیشود. بازی، فیلم، موسیقی و حتی استندآپ، میتوانند حامل پیام مقاومت، امید و هویت ملی باشند. اما ما هنوز برای این حوزهها بودجه راهبردی نداریم».
نقش رسانههای محلی
کریمی با تأکید بر نقش این رسانهها گفت: «رسانه محلی زبان مردم خودش را بلد است. میفهمد آن منطقه چه دغدغهای دارد. در مناطق مرزی و قومیتی، این رسانهها باید تقویت شوند. متأسفانه ما بهجای حمایت، اغلب محدودشان میکنیم».
شهروندخبرنگارها تهدیدند یا فرصت؟
وی در پاسخ به این سوال تصریح کرد: «اگر آموزش ببینند و به سیستم اعتبارسنجی متصل باشند، نهتنها تهدید نیستند، بلکه بزرگترین فرصت ما در توزیع سریع روایت صحیحاند. باید بستر بومی انتشار محتوا برایشان فراهم کنیم».
0 دیدگاه